جەلال مەلەكشا | Jalal Malaksha | جلال ملکشا

– معراج –

معراج

 

 

صدای دریا شنیده‌ام

و ندای چالاب،

مجابم نمی‌كند!

سفر، ادامه حیات من است،

دیوارها كوتاه‌اند

و گام‌های من بلند.

پرچین را،

حریقی می‌سوزاند.

رفتن، برای رسیدن است

معراج پرنده –

دام نیست،

پریدن است!

 

3/1355 – May, 1976

 

جەلال مەلەکشا - جلال ملکشا - Jalal Malaksha