– آواز حسرت –
آواز حسرت
جهان را چون به عشق آغاز كردند
مرا با نام تو همراز كردند
همان روز نخستِ آفرینش
به گوشم عشق را آواز كردند
مرا با غم سرشتند و تو را هم
خداوندِ شكوه و ناز كردند
سراپای تو را شاد آفریدند
مرا با مرغِ شب دمساز كردند
مرا خسته، رها، در دشتِ هجران
تو را در باغ، سروناز كردند
مرا با دام عشق تو ببستند
تو را آمختهی پرواز كردند
مرا چنگی پر از آواز حسرت
تو را چون زخمهای بر ساز كردند
مرا مرغی اسیر و پر شكسته
تو را در آسمانها باز كردند
غم دنیا به دوش من نهادند
تو را شاد و غزلپرداز كردند
جەلال مەلەکشا - جلال ملکشا - Jalal Malaksha