جەلال مەلەكشا | Jalal Malaksha | جلال ملکشا

– …و زندگی چه تنهاست –

…و زندگی چه تنهاست

 

 

مرگ

آنچنان با زندگی ما

صمیمی ‌است

بدون قرار قبلی

در می‌زند!

و زندگی

آنچنان غریب و بی‌پناه

كه هنگام دلتنگی

سر بر شانه‌ی مرگ می‌گذارد.

 

زندگی هراسی ممتد است

و تو نمی‌دانی

زنگ خطر در دروازه‌ی ‌اضطراب

چه وقت به صدا درمی‌آید!

جرم تو سنگین است

زیرا خودنویسَت را

از آفتاب پر كرده‌ای

و نام خورشید را

بر لوح شب نوشته‌ای.

 

جەلال مەلەکشا - جلال ملکشا - Jalal Malaksha