– ای آزادی –
ای آزادی
گفتند:
اگر از رود بگذرم
به تو میپیوندم!
بر رود پُل زدم
از ایمان،
تو را نیافتم!
گفتند:
خانهات آنسوی آتش است
با حوصله دریائیام
گذشتم از آتش،
عریان،
تو را نیافتم!
گفتند:
تو دورترین ستاره هستی
در كهكشانی نامكشوف
نردبانی بستم
از ارتفاع خون،
تو را نیافتم!
گفتند:
باید تو را
در انتهای دشنه جستجو كنم
دل را به سوز زخم سپردم
تو را نیافتم!
گفتند:
در دشت زندگی
جوانهی وجود تو
با جویبارِ سُرخ خون رشد میكند
رفتم به بطن فاجعه
میدان صُبحگاه
و جوخهها و چوبهها را
به نظاره ایستادم،
تو را نیافتم!
آنگاه گفتند:
تو كلمهی مهجوری هستی
كه در پَرتترین صفحهی كتاب آفرینش
منزل داری
و من تمام عمر
دنبال تو،
دنیا را ورق زدم
تو را نیافتم
ای عزیز گمشده، آزادی…
ای آزادی!
11/11/1356 – January 31, 1978
جەلال مەلەکشا - جلال ملکشا - Jalal Malaksha