– انقلاب –
انقلاب
فربهیِ زالو از مرداب است.
بورژواها،
آرامش میخواهند
و خون تازه
كه از قلب كارخانهها
به باطلاق فراخ معده شان فروچكد!
انقلاب.
ریزش كوه در مرداب.
و شلیكِ گلوله،
در آرامشِ چراگاهِ خوكان است!
وقوعِ زلزله را
احساس كور چهارپایان
حدس میزند!
وقتی بوژرواها
شرافتِ خود را
در چمدان میگذارند
باور كن، نظمِ سرمایه بههم خواهد خورد!
وقتی بورژواها
در پای پِلِکانِ طیارهی گریز، گریه میكنند
نه از دوری وطن
اشك تحسر است
بر انسداد گردش خون كارگر
در رَگانِ متورم سرمایههایشان!
در متن فرهنگ لغات آنان
وطن، جاییست
كه پول،
بر مدار زرین بهره میچرخد!
در انقلاب
تنها ریشهها میمانند
آنان كه درهم تنیدهاند.
28/9/1356 – December 18, 1977
جەلال مەلەکشا - جلال ملکشا - Jalal Malaksha