نوشته‌ها

جەلال مەلەكشا | Jalal Malaksha | جلال ملکشا

– كالای نور –

كالای نور

 

 

با زخم انتظار

در ساحل سیاه زندگی

دل را

به جوانه‌ی سبز امید

پیوند داده‌ام

 

ای یأس تیره!

خرچنگ آب‌های تعفن!

رود بزرگ ایمانم،

هنوز

از ماهیانِ روشن یقین

سرشار است

 

صدای پارو می‌آید

و دریا را گویی

طوفان یك حادثه آشفته می‌كند

موجی كه می‌وزد

سُرخ است

 

در اِسكِله‌ی شب

كدام ساعت مبارك

این كشتی بزرگ

كه كالایش نور است

پهلو می‌گیرد.

 

9/4/1357 – June 30, 1978

 

جەلال مەلەکشا - جلال ملکشا - Jalal Malaksha