– ستاره وامدارِ توست! –
ستاره وامدارِ توست!
مرا به مفهوم مجرد ستاره میخواند
آوازی
از پشت تندر
لم دادهام به افسانهی خونین پلنگ و ماه!
از كبوتران سفیدم
تنها پرهایی
در چنگ و دهان گربهی خانگی مانده است
بیتردیدی، خورشید را
از لجن، نقابی ساختهاند
و كبوترانم را، سگها
در آن ظلمتِ طوفانی
به سمت گربهها، پَر دادند!
آه! ذات برهنهی ستاره
پشت ویرانهی قلبم
به خون تپیده است
باید از سمتِ روشنِ چشمانِ تو بگذرم
ای زُلالِ جاری!
ای مفهوم مجردی كه ستاره
وامدار توست!
باید از سمتِ روشنِ چشمانِ تو بگذرم!
12/7/1372 – October 3, 1993
جەلال مەلەکشا - جلال ملکشا - Jalal Malaksha