– تبعید –
تبعید
از صدای رسای چكاوك
فرود آمدم
و لابهلای بوتهی یك شعر كوهی؛
آشیان كردم
تا از ارتفاع طوفانی
كه عنقریب
از نفسهای یاغیام میزایید
بالا بروم!
داسهای حادثه را،
عطش جنایت
به سوهان كشید!
شعری بر صفحهی یك فاجعه
واژههای خود را گریست
و طوفانی را
موجكوب برهنهی ساحل یك رذالت
به انزاوی حنجرهی دریده چكاوك
تبعید كرد!
جەلال مەلەکشا - جلال ملکشا - Jalal Malaksha